نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
دو شنبه 9 تير 1393
ما منتظر منتقم
فاطمه
هستیم.
:: بازدید از این مطلب : 232
|
امتیاز مطلب : 68
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
دو شنبه 9 تير 1393
به انتظار نشستن اشتباه ماست!
به انتظار آقا
باید ایستاد.
:: بازدید از این مطلب : 215
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
یک شنبه 8 تير 1393
مَن عَبَدَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ أمانِیهِ وَ کفایتِهِ ؛
هر که خدا را ، آنگونه که سزاوار اوست ، بندگی کند ، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند.
:: برچسبها:
امام حسین(ع) ,
:: بازدید از این مطلب : 190
|
امتیاز مطلب : 64
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
شنبه 7 تير 1393
1)بعد از ظهر یكی از روزهای پاییزی، كه تازه چند ماهی از شروع اولین سال تحصیلی ابتدایی عباس می گذشت، او را به محل كارم در بهداری شهرستان قزوین برده بودم. در اتاق كارم به عباس گفتم: پسرم پشت این میز بنشین و مشق هایت را بنویس.
سپس جهت تحویل دارو به انبار رفتم و پس از دریافت و بسته بندی، آنها را برای جدا كردن و نوشتن شماره به اتاق كارم آوردم. روی میز به دنبال مداد می گشتم. دیدم عباس با مداد من مشغول نوشتن مشق است. پرسیدم:
ـ عباس! مداد خودت كجاست؟
گفت: در خانه جا گذاشتم.
به او گفتم: پسرم! این مداد از اموال اداری است و با آن باید فقط كارهای مربوط به اداره را انجام داد. اگر مشق هایت را با آن بنویسی ، ممكن است در آخر سال رفوزه شوی.
او چیزی نگفت. چند دقیقه بعد دیدم بی درنگ مشق خود را خط زد و مداد را به من برگرداند. (راوی: مرحوم حاج اسماعیل بابایی، پدرشهید)
:: برچسبها:
شهید بابایی ,
:: بازدید از این مطلب : 225
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
:: برچسبها:
- آئین زردشت ایران باستان قدیم: سوشیانس یا مسیحای آئین زرتشت، یکی از فرزندان اوست که سه هزار سال پس از مرگ او نهضت رهائی بخش خویش را آغاز خواهد کرد و در زمان او دنیا پایان می یابد ,
منابع : جهان در سیطره صاحب الزمان عج محمد رضا قاسمی ص 15 سرگذشت دینهای بزرگ، مؤلف جوزف کئو، ترجمه ایرج پزشک نیا، چاپ اندیشه سال 1350 ص 158 توضیح: سوشیانس همان (منجی) حضرت مهدی عج که در هر دین و اعتقادی به نوعی اسمگذاری شده ولی در شرح و کارهایی که انجام می دهد یا قبل از ظهورش انجام می گیرد ,
در تمام ادیان یک نوع و به یک صورت است و با احادیث اسلامی ما منطبق است ,
و اینکه گفته سه هزار سال دیگر پس از مرگ زرتشت با تحقیقات انجام شده الان ۳۰۰۰ سال است به خرد و ریزش کار ندارم که نمی شود کار داشت چون در قدیم تاریخهای دقیق و مشخصی نبوده است و اما اینکه گفته از فرزندان اوست توضیخ مختصری میدهم: در جنگ قادسیّه پس از شکست ایرانیان باستان و کشته شدن سردار نامی ایران «رستم فرخ زاد» هنگامیکه یزدگرد ، آخرین پادشاه ساسانی، با افراد خانواده خود آماده فرار از کاخ شاهی خود شد، آن کاخ پرشکوه مدائن ! درب ایوان کاخ ایستاد و نگاهی به کاخ کرد و مورد خطاب قرارش داد و گفت: هان! ای کاخ درود من برتو باد ,
من هم اکنون از تو جدا میشوم تا آنگاه که با یکی از فرزندان خود که هنوز زمان ظهور او نرسیده بسوی تو برمیگردم ,
سلیمان دیلمی می گوید : من در خصوص این مطلب از امام صادق (ع) سوال کردم ایشان فرمودند: « او» مهدی ماست و فرزند دختر یزدگرد است و یزدگرد پدر او می باشد ,
بی بی شهربانو مادر امام سجاد ، دختر یزدگرد ، آخرین پادشاه ساسانی بود ,
منابع: بحارالانوار ج 51 ص 164 ظهور حضرت مهدی سید اسدالله هاشمی شهیدی ص 356، 355 در زند اوستا داریم : به نقل از زرتشت در کتاب ( زند اوستا) آمده است که شخصی بنام « آشیز ریکا» (به معنای دانائی ها) ظهور می کند و عالم را به عدل و دین مزیّن میدارد ,
در آن زمان شخصی ظاهر میشود بنام « پتیاره» که این پتیاره بمدّت بیست سال در امر او و ملک او آفت بوجود می آورد و در کار او اخلال کند ,
بعد از این مدت آشیزریکا بر اهل عالم غالب آید و دنیا را با عدل و دین زیبا سازد و کارهای نیک را که دستخوش تغییر گشته به اصل خویش بازآورد ,
جور و ستم و طغیان را از عالم محو کند ,
دین حقّ را نصرت دهد ,
پادشاهان از او فرمانبری کنند ,
در آن زمان امنیّت و استقلال بسیار گردد و محنت زایل شود ,
منابع : جهان در سیطره صاحب الزمان عج، محمد رضا قاسمی ص 15 توضیح الملل جلد 1 ، محمد بن عبد الکریم شهرستانی، انتشارات اقبال سال ۱۳۷۳، ص 389 ,
( پتیاره به معنی مهاجم لقب اهریمن است ) منبع : پژوهشی در اساطیر ایران ، پاره نخست مهرداد بهار ص 169 آشیزریکا منجی موعود است ,
اصل گفتار این است که زمانی منجی موعود ظهور میکند در آن زمان از ظهور ایشان پتیاره ای ( همان مهاجم - اهریمن) همین آمریکای امروز بیست سال است که در کار او و ملک او و اوامر او اخلال بوجود می آورد ,
چند سال است آمریکا در خاورمیانه که منطقه ی کشورهای مسلمان است، چه مشکلاتی راه انداخته ,
البته هنوز بیست سال نشده ، بعد از بیست سال این منجی ظاهر می شود ,
بر اهل عالم غالب میشود و دنیا را با عدل و دین زیبا سازد ,
جور و ستم و طغیان را از بین میبرد ,
کارهای نیک و خوب را گسترش میدهد و خلاصه تمام کارهایی که انشاءالله حضرت حجت که تشریف بیاورد، انجام میدهد ,
در کتاب زند اوستا آورده شده است که فکر نکنم بیشتر به توضیح نیازی باشد ,
اینجا یک مساله را خدمت برادران عزیز و خواهران محترمه عرض میکنم که در ادیان دیگر وقتیکه نسبت به آخر الزمان مسائلی را مطرح میکنند شما نگاه به اسمی که بعنوان منجی ، آورده اند توجه نکنید( سوشیانس، ممتاتا، ماشیع، آشیزریکا، کالکی، مهر و ,
,
,
,
مثلا جاماسب حکیم در جاماسب نامه اش ,
,
,
جاماسب شاگرد زرتشت بوده ,
,
,
,
) سوشیانس نجات دهنده بزرگ جهان دین را به جهان رواج دهد ,
فقر و تنگدستی را ریشه کن سازد ,
ایزدان را از دست اهریمنان نجات دهد ,
خوبان را از دست بدان و اشرار ,
مردم جهان را همفکر و همگفتار و همکردار گرداند ,
( تمام کارهای امام زمان را خلاصه وار گفته است و در احادیث خودمان هم داریم) ,
یا زند و هومن یسن از ظهور شخصیت فوق العاده ای بنام سوشیانس (نجات دهنده بزرگ) خبر داده و درباره نشانه های ظهورش چنین می گوید: نشانه های شگفت انگیزی در آسمان پدید آید که بر ظهور منجی جهان دلالت میکند ,
و فرشته هایی از شرق و غرب بدستور او پیام ردّ و بدل میکنند ,
منابع : ظهور حضرت مهدی ، هاشمی شهیدی ص 355 بشارات عهدین ص 258 او خواهد آمد ص 108 خلاصه در تمام ادیان اصل مطلب را که در احادیث ما آمده است آورده، مثلاً در حدیث داریم در زمانی که ظهور خیلی نزدیک باشد، ندای آسمانی را در آسمان داریم، دستی یا سینه ای که در ماه دیده می شود ، خورشید که برای زمانی در آسمان ایست می کند و ,
,
,
,
در اینجا هم زند و هومن یسن بطور کلی گفته که نشانه شگفت انگیزی در آسمان پدید آید که بر ظهور منجی دلالت میکند ,
همه همینطور است ,
,
:: بازدید از این مطلب : 193
|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
:: برچسبها:
- آئین هندو ,
,
,
در هند در میان معتقدان به براهمانیسم به ظهور موعودی بنام « کالکی» مژده داده شده و بنا بر اعتقاد برهمنان ، در پایان همین دوره ی زمانی ظهور خواهد کرد ,
بر اساس کُتب مقدّس برهمنی هردوره جهانی به چهار عصر تقسیم شده که در عصر چهارم که عصر تاریکی جنگ، اختلاف، نابودی ارزشهای اخلاقی و معنوی است ,
در پایان این عصر ( ویشنو ) بصورت کالکی سوار بر اسب سفید که شمشیر درخشانی در دست دارد، بدکاران و بد دینان را کیفر خواهد داد و پاکدینان و نیکان از نعمتهای اخروی او بهره مند خواهند شد ,
جهانی نو آغاز میشود و عصر طلائی می آید ,
منابع : جهان در سیطره صاحب الزمان عج ، محمّد رضا قاسمی ص 14 ادیان و مکتبهای فلسفی هند ، جلد 1 ، داریوش شایگان ص 274 انتشارات امیر کبیر سال 1364 توضیح : «کالکی» منجی عالم بشریّت است که هم در روایات دینی خودمان و هم بیشتر ادیان دیگر داریم که با اسب سفید و شمشیر بدست ظاهر میشود که در دین برهمانان هم آورده شده است ,
ضمناً از نظر آنان اکنون در آخر دوره چهارم هستیم ,
,
:: بازدید از این مطلب : 146
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
:: برچسبها:
گفت « گوشت با منه ؟ رسیدید روی جاده ,
یک منطقه ی باز باتلاقی هست تا جاده ی بصره ,
این جارو باید لای روبی کنی ,
بعد خاک ریز بزنی ,
نزنی ,
صبح تانک های عراقی می آن بچه ها رو درو می کنن ,
» خیلی آتششان کم بود ,
گشتی هاشان هم می آمدند ,
نارنجک می انداختند ,
بی سیم چیم دوید گفت « بیا ,
حسین آقا کارت داره ,
» صد متر به صد متر بی سیم میزد ,
– حالا کجایی؟ -صد متری شده ,
– نشد ,
برو از اون خاک ریز اندازه بگیر ,
بیا ,
گوشی را گرفتم ,
«حسین آقا ! رو جاده ایم ؛ جاده ی بصره ,
کنار دست من تیرهای چراغ برقه ,
خاطرتون جمع ,
» گفت «دارم می بینم ,
دستت درد نکنه ,
» از پشت خاک ریز پیدایش شد ,
,
:: بازدید از این مطلب : 142
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
:: برچسبها:
زمزمه جمعه در شرح دعای ندبه ( 1 ) به فضل الهی و با استمداد توفیق از درگاه افاضات رحمان، حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) در این بخش وبلاگ چکیده ای از مجالس شرح دعای ندبه که جمعه هر هفته توسط حجت الاسلام انصاری(شیخ شیرین) در مجمع هیئات المهدی برگزار می گردد؛ در اختیار کاربران عزیز قرار خواهد گرفت ,
امید است ضمن دعا ، با راهنمایی های خود ما را در این راه یاری نمایید ,
ابتدا اين پرسش مطرح است كه سند دعاي ندبه چیست؟ و آیا مورد تایید اهل بیت علیهم السلام بوده است؟ در پاسخ، اين مطلب قابل بيان است كه بزرگان علماء اين دعا را از روايات صحيح و مأثور دانسته و علامه مجلسي در كتاب زادالمعاد مي نويسد: ((و اما دعاي ندبه كه مشتمل بر عقايد حقه و تاسف برغيبت قائم(عليه السلام) است به سند معتبر از امام صادق(عليه السلام)نقل شده است)) ,
,
,
» ,
( زاد المعاد، ص 488) ,
سيدبن طاووس نيز در مصباح الزائر و نيز در اقبال الاعمال آنرا از كتاب بزوفري نقل كرده است ,
بزوفري از مشايخ شيخ مفيد بوده و پدرش از علماي بزرگ قرن چهارم است كه دوران غيبت صغري را درك نموده است ,
شيخ مرتضى انصارى؛ در کتاب «المکاسب» در بخش خيارات و شيخ عبداللَّه مامقانى در حاشيه خود بر مکاسب نیز به این دعا استناد کرده اند ,
ضمن آنكه موافقت اين دعا با قرآن، كلمات معصومين و موافقت با عقل در انتساب اين دعا به خاندان وحي كافيست ,
همچنین تاییداتی از سوی علما و تشرف یافتگان به محضر حضرت وجود دارد که نشان میدهد این دعا مورد تاکید و تایید حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء نیز بوده است تا جایی که در اهميت اين دعا ، صدرالاسلام همداني در كتاب تكاليف الانام ميگويد: (( از جمله خواص دعاي ندبه اين است كه هنگامي در هر مكاني باحضور قلب و اخلاص كامل و توجه به مضامين عالي اش خوانده شود توجه امام زمان ارواحنا له الفداء به آن مكان جلب ميگردد بلكه حتي موجب حضور حضرت در آن مكان ميگردد همانگونه كه در بعضي مكان ها اين امر اتفاق افتاده است)) ,
ممکن است برخى اشکال کنند که اين دعا انشاى برخى از علماى شيعه بوده است ,
ولى اين احتمال از جهاتى باطل است: 1 - بزوفرى در ادامه روايت اين چنين آورده است: «ويستحبّ أن يدعى به فى الأعياد الأربعة» ,
(مستحب است این دعا در اعیاد چهارگانه- فطر، قربان، غدیر و روز جمعه- خوانده شود) ظاهر اين کلمه مى رساند که اين دعا از جانب معصوم صادر شده است، زيرا محکوم کردن هريک از افعال و اذکار به هريک از احکام خمسه (وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحه) از امور توقيفى است که فقط بايد از جانب اولياى معصوم خداوند صورت پذيرد ,
2 - اينکه براى قرائت اين دعا زمان خاص (اعياد اربعه) ذکر شده خود دليل بر آن است که از جانب معصوم صادر شده است؛ زيرا در غير اين صورت نمى تواند از چنين ويژگى خاصى برخوردار باشد ,
3 - رسم علما چنين بوده که هر گاه دعا يا زيارتى را خود انشا مى کردند متذکر مى شدند تا بر مردم مشتبه نگردد، از باب نمونه: الف ,
شيخ صدوق در «من لايحضره الفقيه» زيارتى را براى فاطمه زهرا (ع) که از انشاهاى خود اوست نقل کرده ومى گويد: من آن را در سفر حج در مدينه در کنار قبر فاطمه زهرا (ع) قرائت کردم ,
ولى آن را به اين صورت در اخبار نيافتم ,
,
,
» ,
( من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 574-572 ؛ بحارالأنوار، ج 97، ص 196، ح 13) ب ,
سيد بن طاووس در «الاقبال» مى گويد: «فصلى است درباره آنچه آن را ذکر مى کنيم از دعايى که آن را انشا کرديم، آن را هنگام تناول طعام ذکر مى کنيم» ,
( اقبال الاعمال، ص 115) ج ,
ونيز مى فرمايد: «وامّا آنچه هنگام رؤيت هلال شوّال گفته مى شود ما آن را در کتاب «عمل الشعر» در ضمن دعايى که انشا کرديم آورديم، واين دعا صلاحيت براى تمام ماه ها را دارد ,
,
,
» ,
( همان، ص 305) ودر موارد ديگر نيز در مورد ادعيه اى که خود انشا کرده چنين تعبيراتى آورده است ,
( مهج الدعوات، ص 348و302و336 ؛ امان الأخطار، ص 17) 4 - ابن مشهدى در «المزار» که این دعا را نقل نموده است،مى گويد: «من در اين کتاب خود از فنون زيارات، اخبارى را جمع کردم که به واسطه راويان ثقه و مورد اعتماد به سادات متصل شده اند» ,
( المزار، ص 16) همچنین دانشمندان ومحققان اين دعاى شريف را مورد توجه خود قرار داده و بر آن شروح وحواشى نوشته اند ,
,
:: بازدید از این مطلب : 140
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
:: بازدید از این مطلب : 60
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
:: برچسبها:
سم اللّه الرّحمن الرّحيم ايّام سالگرد ولادت مبارک پرفيض حضرت بقيّةالله (ارواحنافداه) و تبرّک ايّام ماه مبارک شعبان به اين ولادت بزرگ و مبارک را تبريک عرض ميکنيم ,
انشاءالله خداوند متعال، شما را، ما را جزو پيروان اين بزرگوار قرار بدهد، جزو شيعيان اين بزرگوار بهحساب بياورد ,
و تشکّر ميکنيم از جناب آقاى رىشهرى و همکاران عزيز و محترمشان بهخاطر اين هديهى ارزشمندى که بهمناسبت اين عيد به جامعهى اسلامى و جامعهى علمى تحويل دادند؛ يعنى همين دانشنامهى مهدويّت، (2) با اين خصوصيّاتى که ذکر کردند، که خصوصيّات مهمّى است ,
به نظرم ديروز يا پريروز کتاب را آوردند و من فرصت کردم توّرق مختصرى بکنم؛ به نظرم کتاب برجسته و جالبى آمد ,
حالا انشاءالله وقت ميگذاريم و کتاب را اوّل تا آخر، انشاءالله مطالعه خواهم کرد ,
ولى کار، کار بسيار مهمّى است؛ کار بزرگى است ,
عمده اين است که ذهن متوجّه يک نياز و يک خلأ بشود و همّت براى پر کردن اين خلأ و برآوردن اين نياز برانگيخته شود ,
اين کارها شده - طبعاً هيچ کارى هم از ما انسانها بدون نقص و قصور نيست - مهم اين نيست که آيا اين کتاب کامل است، يا جامع است، يا نقصى دارد يا ندارد؛ مهم اين است که اين کتاب هست؛ نياز به آن احساس شد و همّت براى توليد آن برانگيخته شد و بحمدالله متولّد شد و به عرصهى وجود آمد ,
من صميمانه از ايشان و همکاران محترمشان تشکّر ميکنم ,
يک جمله در باب اين ايّام مبارک و وجود عظيم و عزيز حضرت بقيّةالله (ارواحنا فداه) عرض بکنيم؛ يک جمله هم در باب مجمع شما و پژوهشگاه شما و دارالحديث بعداً عرض ميکنم ,
در مورد مسئلهى امام زمان (سلام الله عليه) شماها خوب کار کرديد و تلاش کرديد و احاطهى به همهى جوانب قضيّه داريد؛ آنچه مهم است اين است که اعتقاد به امام زمان يک بخشى از جهانبينىِ اديان است؛ يعنى اديان الهى همچنانکه در جهانبينىِ عمومى خودشان نسبت به عالَم، آدم، منشأ آفرينش و منتهاى سِير حيات بشر - يعنى دربارهى مبدأ و معاد - نظر ميدهند، يکى از بخشهاى اين جهانبينى - اين مجموعهى عظيمى که زيربناى همهى افکار و تأمّلات و احکام و قوانين و مقرّرات اديان است - عبارت است از مسئلهى نهايت سِير کاروان بشر در اين دنيا ,
مسئلهى آن دنيا و آن نشئه، مسئلهى ديگرى است؛ مسئلهى آخرت است ,
يک مسئله اين است که بشريّت دارد به کجا ميرود ,
اگر ما جامعهى بشرى را در طول تاريخ به کاروانى تشبيه کنيم که دارد يک مسيرى را ميرود، [اين] سؤال مطرح است که اين کاروان به کجا ميرود؟ مقصد اين کاروان کجا است؟ منتهااليه اين سِير کجا است؟ اين يک سؤال جدّى است؛ اين بايد در هر جهانبينىاى پاسخ داده بشود ,
اديان به اين پاسخ دادهاند ,
پاسخهاى نحلههاى فکرى غير دينى در اين زمينه يکسان نيست، لکن پاسخ اديان به اين سؤال، تقريباً يکسان است؛ پاسخ مشخّصى است ,
تا آنجايى که اديان الهى و اديانى را که رونويسى از اديان الهىاند، مىشناسيم - ولو خودشان هم الهى نباشند، امّا پيدا است اصول و قواعد کار را از اديان الهى گرفتهاند - همه معتقدند که اين کاروان در پايان، در آخر راه، به يک منزلگاه مطلوب و دلگشا و دلنشين خواهد رسيد ,
خصوصيّت عمدهى اين مقصد هم «عدالت» است؛ عدالت، خواستهى عمومى بشريّت از اوّل تا امروز و تا آخر است ,
اينهايى که سعى ميکنند در مبانى و تفکّرات اصولى، معتقد به تنوّع و تغيير و تحوّل و مانند اينها بشوند، اينرا نميتوانند انکار کنند که خواستهى بشريّت از روز اوّل تا امروز چند خواسته است، که از جملهى اساسىترين آنها عدالت است؛ بشر دنبال عدالت [است]؛ هيچوقت از اين خواسته منصرف نشده است و در نهايت، اين خواسته برآورده ميشود، که در آثار ما [آمده] : «يَملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَورا» (3) - در اغلب متون «کَما مُلِئَت» [است]، در بعضى هم «بَعدَ ما مُلِئَت» - اين پاسخ همهى اديان است ,
در واقع هر فردى از آحاد بشر ميداند که اين سِير عمومى بشر به کجا منتهى خواهد شد ,
اگر بخواهيم تشبيه کنيم، اينجور بايد بگوييم که يک مسافرى يا يک کاروانى از پيچوخمهاى دشوار، از معبرهاى سخت، از کوهستانها، از وادىها، از درّهها، از لجنزارها، از خارزارها، همينطور دارد عبور ميکند، راه را ميپيمايد، براى اينکه خودش را به يک نقطهاى برساند؛ اين نقطه کجا است؟ اين نقطه عبارت است از يک اتوبان، يک جادّهى مهم، يک جادّهى باز، يک راه هموار ,
همهى آنچه در تاريخ بشر تا امروز مشاهده ميکنيم، حرکت در همان کورهراهها و در همان فرازونشيبها و در همان خارستانها و لجنزارها و مانند اينها بوده است؛ بشريّت دارد همينطور اين راه را طى ميکند تا به اتوبان برسد؛ اين اتوبان، دورانِ مهدويّت است، دوران ظهور حضرت مهدى (سلام الله عليه) است ,
اينجور نيست که وقتى به آنجا رسيديم، يک حرکت دفعى انجام بگيرد و بعد هم تمام بشود؛ نه، آنجا يک مسير است ,
در واقع بايد گفت زندگى اصلى بشر و حيات مطلوب بشر از آنجا آغاز ميشود و بشريّت تازه مىافتد در راهى که اين راه يک صراط مستقيم است و او را به مقصد آفرينش ميرساند؛ «بشريّت» را ميرساند، نه آحادى از بشريّت را، نه افراد را، مجموعهها را ميرساند ,
البتّه اين به معناى اين نيست که در آنوقت طبيعت بشر تغيير پيدا ميکند؛ نه، طبيعت بشر، طبيعت ستيزهى درونى و درگيرى درونى ميان خير و شر است ,
عقل انسان هست، طبع انسان هم هست؛ غرايز انسان احکامى دارند، کششهايى دارند، تمايلات طبيعى انسان کار خودشان را ميکنند، عقل هم کار خود را ميکند؛ اين تنازع در آن دوران هم وجود خواهد داشت ,
اينجور نيست که در آن دوران، بشريّت يکپارچه تبديل بشود به فرشته؛ نه، آنجا هم طبعاً اين درگيرى هست، طبعاً خوب و بد هم در آن وقت وجود دارد؛ منتها راه و جادّه، جادّهاى است که مساعدِ خوب شدن و خوب حرکت کردن و درست راه را پيمودن و به سمت مقصود واقعى راه رفتن است؛ اين خصوصيّت آن راه است که همان معناى حقيقى و واقعى «عدل» است ,
و اين قطعى است ,
و توفيقاتى که بشر در اثناى راه پيدا کرده است، مؤيّد اين معنا براى ذهن انسان شکّاک است که آنچه وعده داده شده، تحقّق پيدا خواهد کرد ,
اين آياتى که تلاوت کردند، بهنظر من آيات جالب و مهمّى است ,
يک نکتهاى در اين آيات - آنجا که حضرت موسى را در آغاز ولادت، مادرش در آب مىاندازد - وجود دارد؛ وَ اَوحَينآ اِلى اُمِ موسى اَن اَرضِعيهِ فَاِذا خِفتِ عَلَيهِ فَاَلقيهِ فِى اليَمِّ ,
,
,
اِنّا رآدّوهُ اِلَيکِ وَ جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلين؛ (4) [اينجا] دو وعده است: يک وعده وعدهى برگرداندن موسى به مادرش است؛ يک وعده وعدهى «جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلين» است؛ يعنى آن وعدهى عمومىاى که به بنىاسرائيل داده شده بود که بنىاسرائيل منتظر بودند که منجى بيايد؛ و اين منجى از طرف خدا است و خواهد آمد و بنىاسرائيل را از دست فرعون نجات خواهد داد ,
خداى متعال در وحى به مادر موسى اين وعدهى دوّم را هم داد - جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلين - يعنى اين را ما از طرف خودمان ميفرستيم، و او را همان مُرسَلى قرار ميدهيم که بنا است آن وعدهى بزرگ را و آن آرزوى بزرگ را انجام بدهد؛ اين دو وعده را خداى متعال داد ,
يک وعده، وعدهى نقد و نزديک بود و آن، «اِنّا رآدّوهُ اِلَيک» بود ,
در آيات بعدى - که حالا آن آيات را آقاى سبزعلى متأسّفانه نخواند - ميفرمايد: فَرَدَدنهُ اِلى اُمِّهِ کَى تَقَرَّ عَينُها وَ لا تَحزَنَ وَ لِتَعلَمَ اَنَّ وَعدَ الله حَقّ؛ (5) اينکه ما بچّه را به مادر برگردانديم، خب بله، «تَقَرَّ عَينُها» دارد، «وَ لا تَحزَن» دارد - دلش خوش شد، دلش آرام گرفت، چشمش روشن شد - امّا اثر ديگرِ اين برگرداندن، اين بود که «وَ لِتَعلَمَ اَنَّ وَعدَ الله حَقّ»؛ بداند که اين وعدهاى که ما داديم - و گفتيم منجى را ميفرستيم و کسى را خواهيم فرستاد که بنا است جامعهى بنىاسرائيل را در مصر از استضعاف خارج کند - وعدهى درستى است؛ دلش مطمئن بشود، و خاطرجمع بشود ,
يعنى يک وعدهى کوچک از سوى پروردگار تحقّق مىيابد، براى اينکه هر انسان اهل تدبّرى از تحقّق اين وعدهى کوچک، اطمينان پيدا کند که آن وعدهى بزرگ تحقّق پيدا خواهد کرد ,
آنچه از موفّقيّتها در طول تاريخ براى بشريّت از طريق دين حاصل شده، همان وعدههاى کوچک است؛ از جمله جمهورى اسلامى ,
جمهورى اسلامى هم يکى از همين وعدهها است؛ خداى متعال وعده داده بود که اگر مبارزه کنيد، اگر صبر کنيد، اگر به خداى متعال توکّل کنيد، در جايى که گمان آن را نميبريد و اميد آن را نداريد، به شما قدرت خواهيم داد؛ همين اتّفاق افتاد: ملّت ايران مبارزه کرد، صبر کرد، ايستاد، فداکارى کرد، از دادنِ جان دريغ نکرد و اتّفاقى افتاد که هيچکس تصوّر آن را نميکرد! چه کسى خيال ميکرد در اين منطقهى بسيار حسّاس، در اين کشور بسيار مهم، در مقابلهى با آن رژيمِ بشدّت حمايتشوندهى از سوى قدرتهاى بينالمللى، يک حکومتى بهوجود بيايد و يک انقلابى به پيروزى برسد، آن هم براساس دين، براساس فقه، براساس شريعت؟ چه کسى چنين تصوّرى ميکرد؟ هيچکس ,
اگر کسى بگويد من ميدانستم اينجورى ميشود، مگر از طُرق غيبى فهميده باشد؛ محاسبات، مطلقاً اين را نشان نميداد، امّا اين اتّفاق افتاد ,
بدانيم آن وعدهى اصلى، آن کار بزرگ هم اتّفاق خواهد افتاد ,
اين يک نمونهاى از آن چيزى بود که اتّفاق خواهد افتاد ,
بايد منتظر بود ,
اين نگاه اديان به پايانِ راهِ کاروان بشرى، نگاه بسيار اميدبخشى است؛ حقيقتاً روحيّهى انتظار و روحيّهى ارتباط با ولىّعصر (ارواحنا فداه) و منتظر ظهور بودن و منتظر آن روز بودن، يکى از بزرگترين دريچههاى فرج براى جامعهى اسلامى است ,
منتظر فرج هستيم؛ خود اين انتظار، فرج است؛ خود اين انتظار، دريچهى فرج است، اميدبخش است، نيروبخش است؛ از احساس بيهودگى، از احساس ضايع شدن، از نوميدى، از گيج و گمى نسبت به آينده جلوگيرى ميکند؛ اميد ميدهد، خط ميدهد ,
مسئلهى امام زمان (سلام الله عليه) اين است و اميدواريم که خداى متعال ما را به معناى واقعى کلمه از منتظران قرار بدهد و چشم ما را به تحقّق اين وعدهى الهى روشن کند ,
در مورد مجموعهى کارهايى که شما برادران و خواهران عزيز تحت مديريّت جناب آقاى رىشهرى در اين سالها انجام داديد، من حقيقتاً بايستى تشکّر بکنم ,
کارهاى بسيار خوبى انجام گرفته، کارهاى نويى انجام گرفته ,
مهم اين است که ذهنها فعّال بشود براى شناختن نقاط خلأ؛ و خود اين، هنر بزرگى است؛ مسئلهيابى، هنر مهمّى است: انسان نگاه کند، موارد خلأ را پيدا کند ,
اين مجموعهى شما خوشبختانه آزمون خوبى را در اين زمينه گذرانده است؛ موارد خلأ را پيداکرده و بر اين همّت گماشته است که اينها را پر بکند ,
مسئلهى قرآن و حديث بسيار مسئلهى مهمّى است ,
در همين موضوع مهدويّت و قضاياى مربوط به امام زمان - مسئلهى انتظار، مسئلهى طول عمر، مسئلهى دوران حکومت، مسئلهى وظايفى که منتظرين دارند، و مسائل گوناگونى که وجود دارد - بهترين مرجع عبارت است از حديث و آنچه از خود ائمّه (عليهمالسّلام) نقل شده، که جاى ترديدى را باقى نميگذارد و اين مهمترين مطلب است ,
همينطور که آقاى رىشهرى اشاره کردند، بنده هم به اين معنا معتقدم که شواهد عقلى و اعتبارى بهعنوان مؤيّد ميتوانند به کار بروند، [امّا] آنچه تعيينکننده و قاطع است، منابع روايى و حديثى و قرآنى است که به اينها بايستى تکيه کرد، از اينها بايد استفاده کرد ,
البتّه بايد تنقيح(6) بشود؛ به حرفهاى سست نبايد اعتماد کرد ,
حرف قرص کم نداريم؛ حرفهاى قوى، محکم و بنيادهاى فکرى مستحکم بحمدالله در اين زمينه خيلى زياد است و ميتوان به اينها تکيه کرد و از اينها استفاده کرد ,
از خداوند متعال مسئلت ميکنيم که شما را موفّق بدارد ,
و مجدّداً تشکّر ميکنيم از اينکه اين هديهى باارزش را در ايّام اين عيد مبارک به جامعهى اسلامى تحويل داديد و جامعهى فکرى و معرفتى کشور انشاءالله بهرهى کامل را از اين عيدىاى که شما داديد خواهد برد ,
والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته ,
:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
:: برچسبها:
خاطره ای از شهید مطهری به مناسبت شهادت آن شهید در سال 1331 دانشکده الهیات دانشگاه تهران ، تصمیم گرفت تعدادی مدرس از میان طلبه ها و روحانیان به صورت حق التدریس به کار بگیرد ,
تعداد زیادی از طلبه ها برای امتحان ورودی ثبت نام کردند ، اما دوستان و آشنایان مرتضی هر چه به او اصرار کردند ، نپذیرفت ,
در آخرین روز فهمید برادرش نام او را هم نوشته است وباید در آزمون شرکت کند ,
سپس شرکت کرد ,
امتحانات هشت روز طول کشید ,
سوالات بسیار سخت بودند ,
اما در میان ورقه های سیصد و چهار نفر داوطلب ، تنها ورقه یک نفر بود که استادان را سخت به حیرت انداخت و او کسی جز مرتضی مطهری نبود !سرانجام نوبت امتحان شفاهی و مصاحبه حضوری با پذیرفته شدگان رسید ,
آن روز هر سه استاد برجسته دانشکده در اتاقشان برای ورود مرتضی مطهری لحظه شماری می کردند ,
وقتی که او آمد ، همه بلند شدند ,
استاد فلسفه پنهان نکرد و گفت : « اقای مطهری ، امتحانات کتبی تو همه ما را شگفت زده کرده است ,
حالا ما مشتاقیم ببینیم که در بخش شفاهی چه می کنی ! » سپس سوألی را مطرح کرد و منتظر پاسخ ماند ,
سوال از کتاب منظومه ملاهادی سبزواری بود ,
مرتضی نخست نظر او را شرح داد و بعد از نگاه ابو علی سینا به جواب مساله پرداخت ,
سپس از دید ملاصدار اشکالات آنان را بیان کرد ,
می خواست به شرح پاسخ دیگری بپردازد که دید استاد دستش را بالا برد و گفت :« آقای مطهری ، دست نگهدار ! چه کنیم که ما بالاتر از بیست نمره ای نداریم به تو بدهیم ,
ما همگی نالان این بیست را به شما تقدیم می کنیم ,
حالا آماده ایم تا از بحث شما استفاده کنیم ,
لطفا ادامه بدهید !» بحث حدود یک ساعت و نیم ادامه یافت ,
وقتی که تمام شد ، همه استادان او را تحسین کردند ,
استاد فلسفه سه بار پیاپی گفت : « احسنت بهره بردم !» مرتضی به عنوان مدرس حق التدریس در دانشکده مشغول تدریس شد ، در حالی که مقام علمی او بیش از این بود و او در آن لحظه چیزی کمتر از استادان رسمی نداشت ، اما چون مدرک تحصیلی دانشگاهی نداشت ، طبق مقررات دانشگاه نمی توانست عنوانی بیش از این داشته باشد ,
وقتی جلد اول کتاب « اصول فلسفه و روش رئالیسم » به چاپ رسید ، این کتاب به عنوان مدرک تحصیلی او ارزیابی و حکم استاد ی برایش صادر شد ,
بدین گونه استاد مرتضی مطهری درسال 1334 تدریس فلسفه در دانشگاه تهران را آغاز کرد و تا بیست و دو سال در دانشکده الهیات این دانشگاه مشغول تدریس شد ,
امروز بعضی از شاگردان او از مفاخر علمی و فرهنگی کشورند ,
او در سطوح مختلف این دانشکده تدریس کرد و 22 نفر رساله دکتری و 20 نفر رساله فوق لیسانس خود را زیر نظر و راهنمایی او تدوین کردند ,
شهید دکتر بهشتی و شهید دکتر باهنر از کسانی بودند که استاد راهنمای آنان در دوره دکترا ، استاد مطهری بود ,
درسال 1346 ، به دعوت دانشگاه تهران ، پرفسور رضا ، پرفسور ایرانی ساکن خارج از کشور به ایران آمد ,
به همین مناسبت از همه استادان علوم انسانی دانشگاه خواسته شده بود که در رشته خود مقاله ای بنویسند تا برای بزرگداشت مقام علمی او در کتابی منتشر شود ,
آقای مطهری هم مقاله ای نوشت ,
مهمان که آمد ، در مراسمی همه استادان به او معرفی شدند ,
نوبت آقای مطهری که رسید ، رییس دانشگاه گفت : « آقای مرتضی مطهری ، دانشیار » ,
پرفسور که مقاله او را خوانده بود ، با تعجب پرسید : « دانشیار ؟ ایشان که استاد همه مایند ، چرا دانشیار ؟ » رییس درماند چه بگوید ,
واقعیت این بود که استاد مطهری حدود پانزده سال در بالاترین مقاطع دانشگاه مانند دکترا و فوق لیسانس تدریس می کرد ، اما ساواک اجازه نمی داد که حکم استادی او صادر شود ,
آقای مطهری خودش در پاسخ پرفسور رضا گفت : « چون من در قیام 15 خرداد 1342 منبر رفته ام ، از آن زمان تحت نظرم ! » آن روز به دستور پرفسور رضا ، استادان دانشگاه تهران نامه ای به وزیر فرهنگ نوشتند و به مقام بالای علمی و استادی مرتضی مطهری شهادت دادند ,
این نامه را حتی مخالفان استاد هم امضا کردند ! ,
:: بازدید از این مطلب : 102
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
:: برچسبها:
نيايش گوهرين كه همانا نيايش عارف است ,
در حقيقت نيايش انسان به درگاه خدا نيست ,
بلكه خود خدا در انسان «نيايش مي كند» ,
اين نيايش ,
نه ذكر اسم الاهي به توسط انسان بماهو انسان ,
بلكه به توسط خود الوهيت است كه نام خود را در معبد جسم و نفس مهذب مخلوق خداگونه اش ذكر مي كند ,
به همين ترتيب شناخت قدسي خداوند از دست انسان بماهو انسان ساخته نيست ,
بلكه انسان خدا را از طريق خدا مي شناسد ,
او شناسنده (يا عارف) به واسطه ي خدا و از طريق خدا است نه شناسنده خدا (او همان عارف بالله مورد نظر اسلام است) ,
العارف بالله به معنای حقیقی اش یعنی «کسی که به توسط خدا علم دارد» نه «کسی که به خدا علم دارد» ,
,
:: بازدید از این مطلب : 130
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
:: برچسبها:
مگر خدا متعلق به همه انسان ها نیست؟ پس چرا باید برای صدا زدن خداوند نماز را با اذکار عربی خواند؟ چرا به شکلی که تمایل داشته باشیم، خدا را عبادت نکنیم؟ نماز راه رستگاری جهت نحوه برخورد با کسی که دچار این شبهه است ابتدا شما را دعوت می کنم تا خاطره زیر را مطالعه نمایید ,
آقای دکتر محمد جواد شریعت که با جمعی از دانشجویان با مرحوم حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی، جهت دریافت پاسخ همین سؤال، دیدار داشتهاند، خاطره ملاقات را چنین باز میگوید: سال یک هزار و سیصد و سی و دو شمسی بود، من و عده ای از جوانان پر شور آن روزگار، پس از تبادل نظر و بحث و مشاجره، به این نتیجه رسیده بودیم که چه دلیلی دارد نماز را به عربی بخوانیم؟ چرا نماز را به زبان فارسی نخوانیم؟ عاقبت تصمیم گرفتیم نماز را به فارسی بخوانیم و همین کار را هم کردیم ,
والدین کم کم از این موضوع آگاهی یافتند و به فکر چاره افتادند ,
آنها، پس از تبادل نظر با یکدیگر، تصمیم گرفتند با نصیحت ما را از این کار باز دارند و اگر مؤثر نبود، راهی دیگر برگزینند ,
چون پند دادن آنها مؤثر نیفتاد؛ عاقبت یکی از پدران، والدین دیگر افراد را به این فکر انداخت که ما را به محضر حضرت آیت الله حاج آقا رحیم ارباب ببرند و این فکر مورد تایید قرار گرفت ,
آنها نزد حضرت ارباب شتافتند و موضوع را با وی در میان نهادند ,
او دستور داد در وقتی معین ما را خدمتش رهنمون شوند ,
در روز موعود ما را که تقریباً پانزده نفر بودیم، به محضر مبارک ایشان بردند ,
در همان لحظه اول، چهره نورانی و خندان وی ما را مجذوب ساخت؛ آن بزرگ مرد را غیر از دیگران یافتیم و دانستیم که با شخصیتی استثنایی رو به رو هستیم ,
آقا در آغاز دستور پذیرایی از همه ما را صادر فرمود ,
سپس به والدین ما فرمود: شما که به فارسی نماز نمیخوانید، فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید ,
,
:: بازدید از این مطلب : 123
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393
:: برچسبها:
امام هادی(ع) ,
:: بازدید از این مطلب : 116
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
چهار شنبه 4 تير 1393
:: بازدید از این مطلب : 99
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
چهار شنبه 4 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
چهار شنبه 4 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
چهار شنبه 4 تير 1393
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
چهار شنبه 4 تير 1393
:: برچسبها:
من را نمی شناخت کسی اینجا ,
گم نامم و به نام تو می نازم / شادم که مثل عده معدودی ,
شعری برای نام نمی سازم شعرم برای توست شعاری نیست ,
کشتی برای موج سواری نیست باور مکن که دل به زمین دادم ,
وقتی تویی بهانه پروازم هر جا که نام نامی تو آنجاست ,
قلبم بهانه غزلی دارد این سوز ریشه ای ازلی دارد ,
پس با غم عزیز تو دمسازم شعرم اگر چه هیچ نمی ارزد ,
سوزانده است نام و نشانم را می سوزم و به هیزم ابیاتم ,
بیتی به عشق شعله می اندازم یا صاحب الزمان و زمین موعود ,
دانای هرکه آمد و هر چه بود گم نامم و تویی تو ,
که می دانی ,
تنها به نام سبز تو می نازم ,
:: بازدید از این مطلب : 87
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.